ادای دِین به شخصیت برجسته مهدی آذریزدی در قالب رمان
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۴۰۱۹۵
نشست نقد و بررسی رمان «من مهدی آذر یزدی هستم» با حضور هادی حکیمیان، ابراهیم اکبری دیزگاه در غرفه گوشه نقد نمایشگاه کتاب برگزار شد.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ نشستی با عنوان نقد و بررسی رمان «من مهدی آذر یزدی هستم» با حضور هادی حکیمیان، ابراهیم اکبری دیزگاه، علیالله سلیمی جمعه (بیستودوم اردیبهشتماه ۱۴۰۲) در غرفه گوشه نقد برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدا هادی حکیمیان، نویسنده کتاب «من مهدی آذریزدی هستم» درباره دلیل خود از ورود به عرصه رمان کودک و نوجوان گفت: این کتاب در واقع ادای دینی است به شخصیت برجستهای همچون آذریزدی که بهعنوان سرآغاز ادبیات کودک و نوجوان در ایران شناخته میشود. چند سالی است روز فوت ایشان بهعنوان روز ادبیات کودک و نوجوان نامگذاری شده است.
وی در ادامه با اشاره به اینکه تاکنون تنها در مقالات و پایاننامهها از او یاد میشد، مطرح کرد: من قصد داشتم رمان و اثری ارائه کنم که نوجوانان هم بتوانند کاری در ارتباط با شناخت شخصیت آذریزدی بخوانند.
این نویسنده در ارتباط با سیر داستان نیز گفت: دوران کودکی آذریزدی در تنهایی و کهنسالی او در بیماری گذشت، بنابراین مقطع میانسالی او دوران اوج و شهرت و محبوبیتش است. ما داستان خود را در همین برهه از زندگی آذریزدی بنا کردیم؛ دورانی که در زمان پهلوی میگذرد و در همین مقطع است که از طرف دربار برنده جایزه سال میشود، اما به دلیل شرایط و مناسک حاکم در جشنواره از رفتن به آن امتناع میکند. من همین نقطهعطف زندگی او را به طرح اصلی داستان تبدیل کردم و رمان «من مهدی آذریزدی هستم» نوشته شد.
علیالله سلیمی نیز درخصوص روایت کلی کتاب بیان کرد: این عنوان کتاب خواه یا ناخواه مخاطب را جذب میکند، چراکه اغلب کتابهای ایشان خوانده شده و میان مردم محبوبیت دارد. این رمان هم مولفههای رمان نوجوانان را دارد، هم قصه دارد و هم میتواند مخاطب را با کاراکترهای خود همراه کند و با آنها همذاتپنداری کنند. دو کاراکتر نوجوان در ابتدای کتاب مخاطب را با خودش میکشاند تا به مهدی آذریزدی برساند. در عین اینکه نویسنده میتوانست یکی از این دو نوجوان را شخصیت آذریزدی قرار دهد، اما ما این شخصیت را اواسط کتاب میبینیم و تا صفحه ۱۵۰ این شخصیت غایب است.
وی در ادامه گفت: آذریزدی این اواخر زندگی، منزوی شده بود و عموم مردم اغلب او را به این سبک زندگی میشناسند. در حالی که نویسنده «من مهدی آذریزدی هستم» از این مقطع از زندگی او فاصله گرفته و سعی کرده دوران اوج و شهرتش را روایت کند؛ دورانی که با کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» بین مردم به محبوبیت رسید و بخش اعظمی از زندگیاش در کتاب حذف شده است.
سلیمی ادامه داد: این کتاب بیش از اینکه زندگینامهای باشد، در وهله اول رمان است و بخش ادبی کتاب بر بخش زندگینامهای آن میچربد. درعین اینکه کتاب سعی کرده است ابهت آذریزدی را نشان دهد، چیزی از او رو نمیکند تا مخاطب کنجکاو شود و خود برای شناخت بیشتر این شخصیت مقاله بخواند.
وی در ادامه با اشاره به جنبههای روایت تاریخی کتاب گفت: یکی از ویژگیهای کتاب، روایت تاریخی آن است و نویسنده تلاش کرده راوی بخشی از دوران پهلوی باشد؛ دورانی که با مقطع نوجوانی و جوانی این شخصیت همزمان میشود؛ روایتی که علاوه بر نمایش ارتباط حکومت با مردم در عینحال اوضاع چاپ و نشر آن زمان را توصیف میکند. در کنار همه اینها میتوان کمی هم اغراق را در قصه مشاهده کرد، بهخصوص داستانپردازی داخل کاخ کمی اغراق در خود دارد.
در ادامه جلسه ابراهیم اکبری دیزگاه، منتقد و نویسنده حاضر در جلسه در پاسخ به این سوال که آیا این کتاب ماموریت خود را در ارتباط با شناساندن مهدی آذریزدی به نتیجه رسانده است یا خیر، گفت: کتاب «من مهدی آذریزدی هستم» از چند منظر قابل تامل است؛ یکی اینکه این رمان یک رمان زندگینامهای است، در حالی که ویژگیهای این ژانر رمان را ندارد. در حقیقت، این کتاب را میتوان ادای دینی به این شخصیت دانست و اصلیترین موضوع این رمان تقابل میان معصومیت و قدرت است که درست هم پرداخت شده است. در این اثر دو نوجوان اراده میکنند و از روستا به شهر میآیند و در این میان به خاطر اتفاقاتی که رقم میخورد، لطافتِ معصومیت، خشونتِ قدرت را مهار میکنند.
وی با اشاره به روندی که در رمان قرار است بر اساس آن رویاها تعبیر شود، افزود: همین حرکت دو نوجوان برای تعبیر رویا، جذابیت پرکشش داستان است که نویسنده تلاش کرده است با عنصر طنز، نه طنز زبانی که طنز موقعیت، این جذابیت را بیشتر کند؛ طنزی که محصول کنار هم قرار گرفتن دو عنصر متضاد قدرت و معصومیت است.
این نویسنده در ادامه تاکید کرد: این کتاب اندیشه نوجوانانه دارد؛ نوجوانانی که گذشتهای ندارند، بلکه هرچه دارند آینده است. بنابراین شخصیتهای کتاب مدام جنبوجوش دارند و حرکت میکنند و به سمت رویاهای خود میروند.
وی در خصوص شخصیت حقیقی آذریزدی نیز گفت: شخصیت واقعی آذریزدی در کودکی خود مانده، انگار که تنها ۱۲ سال زندگی کرده و مدام آنها را در کتابهایش روایت میکند. یکی از دلایلی که توقف آذریزدی در کودکی را اثبات میکند همین بیتوجهیاش نسبت به جایزه کتاب سال پیش از انقلاب است که از دریافت آن انصراف میدهد.
ابراهیم اکبری دیزگاه در خصوص شخصیتهای کتاب گفت: نحوه زیست آذریزدی در دو شخصیت نوجوان کتاب خود را نشان میدهد. اگرچه آذریزدی دیر وارد کتاب میشود اما نحوه زیست آذریزدی در این دو شخصیت اول کتاب وجود دارد و میتوان گفت از منظر معصومیت با روایت زندگی واقعی او قرابت دارد.
در ادامه حکیمیان با اشاره به جوایز متعدد آذریزدی تاکید کرد: این شخصیت نیاز به معرفی ندارد، حتی از طرف یونسکو نیز مورد تقدیر قرار گرفته است اما من تلاش کردم از طریق این رمان به این شخصیت برجسته ادای دین کنم تا نوجوانان ما با این شخصیت آشنا شوند. هدف اصلی من در نگارش کتاب نوجوانان بودند و شخصیت نوجوان کتاب نیز برگرفتهشده از همین مقطع از زندگی آذریزدی است؛ در کنار آن شخصیت حائرزاده نیز از یک شخصیت واقعی برگرفته شده است.
سلیمی در بخش آخر صحبتهای خود گفت: این رمان با لحن طنز خود همه را نقد میکند، از سیاستمداران آن زمان تا خود مردم و حتی نقدی هم بر آذریزدی دارد و داستان زندگی او را نقد میکند. البته این معصومیت آذریزدی است که به نقد کشیده میشود.
اکبری دیزگاه گفت: معصومیت همیشه معادله قدرت را بههم میریزد، این موضوع پشتوانه انجیلی دارد که اگر بخواهیم به قدرت آسمانی دست پیدا کنیم، باید دوباره متولد شویم یا بچه شویم. همین مفهوم تاثیرگذاری است که نویسنده معنای زیباتری از آن ارائه کرده است؛ اینکه تنها معصومیت نمیتواند کاری کند، بلکه در کنار معصومیت باید اراده باشد تا به فعلیت برسد؛ جایی که این دو کودک نماد معصومیت اراده تهران مهاجرت میکنند و این اثبات فعلیت ارادههاست که در پایان به بلوغ میرسند و این تشرف و بلوغ، نکته طلایی کتاب است.
او بر جنبه ادبی کتاب تاکید کرد و گفت: محتوای ادبی کتاب نقطهقوت آن است. هرچند که من به طور کلی بر آثار آذریزدی نقد ویژهای دارم، چراکه او از طریق کتابهایش حرف میزند و تمام حرفهایش ابتدایی، نپخته و بچگانه است. بنابراین این شخصیت در واقعیت در کودکی خود مانده و رشد نکرده است.
حکیمیان نیز در پایان گفت: من تلاش کردم با این کتاب آذریزدی را به نوجوانان معرفی کنم و این شناخت تلنگری است برای تحقیق بیشتر برای شناخت او. چراکه آذریزدی آغازکننده مسیری است که هیچکس از او حمایت نکرد و خودجوش در دورانی که هیچکس به کودکان اهمیت نمیداد، ادبیات کودک و نوجوان را پایهگذاری کرد.
سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از ۲۰ اردیبهشت آغاز بهکار کرده و تا ۳۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ در مصلی امام خمینی (ره) و همزمان بهصورت مجازی در ketab.ir ادامه دارد.
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: ابراهیم اکبری دیزگاه کودک و نوجوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۴۰۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ رمان نوجوان تألیفی پیشنهاد خرید هادی خورشاهیان از نمایشگاه
هادی خورشاهیان، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان به بهانه برگزاری رویداد بزرگ نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۳ که بار دیگر علاقهمندان به کتاب را راهیِ مصلای امام خمینی (ره) میکند، سه رمان نوجوان «مأموریت فلامینگوها»، «همه سیبها زمین را دوست دارند» و «چشمهای فسفری» را برای خرید از نمایشگاه به نوجوانان پیشنهاد کرد.
«مأموریت فلامینگوها»
این کتاب به قلم طاهره مشایخ از سوی انتشارات چاپ و نشر بینالملل منتشر شده است. داستان این رمان نوجوان در زیستبوم شمالی کشور رقم میخورد و با محوریت چند نوجوان است که قرار است یک کار بزرگ بکنند. داستان دستهای از فلامینگوها را روایت میکند که میخواهند به خاطر یونس، خودشان را به رشت برسانند؛ آن هم درست زمانی که ویروس کرونا تازه وارد ایران شده و همهجا قرنطینه اعلام شده است. فلامینگوها کنار دریا جلسه میگذارند و یونس و امیر برای این مأموریت انتخاب میشوند. ضمنِ حوادث و ماجراهای داستان در دنیای پر از هیجان نوجوانی، نویسنده به معرفی و بیان قهرمانیهای میرزا کوچکخان، بزرگترین شخصیت مبارز گیلانی نیز میپردازد.
«همه سیبها زمین را دوست دارند»
این کتاب، رمان نوجوانی به قلم آویسا شرفی است که زیر نظر شورای طنز انتشارات مهتاب (واحد کودک و نوجوان انتشارات محراب قلم) تهیه و تولید شده است. داستان این اثر با این خبر شروع میشود که چند معلم غیبت داشته و به مدرسه نیامدهاند و کسی نمیداند چه اتفاقی برای آنها افتاده است.
«چشمهای فسفری»
این اثر را مهیندخت حسنیزاده نوشته و انتشارات قدیانی منتشر کرده است. در معرفی این اثر آمده است: خانهخرابه سالهاست جزء اصلی محله است. موقع آدرسدادن میگویند، «همان کوچهای که آخرش میرسد به خانهخرابه» ولی هیچکس نمیداند این خانه کی ساخته شده و صاحب اصلیاش کیست…. نادر بعد از اینکه پدرش را در درگیری با پلیس از دست میدهد همراه مادر و خواهر کوچکش به محلهای جدید نقل مکان میکنند؛ جایی که به قول مادر نادر به حد کافی از محله قبلی فاصله دارد و بچههایش میتوانند به دور از بدنامی پدر زندگی کنند.
به گزارش ایبنا: نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۳ با شعار «بخوانیم و بسازیم» ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشتماه در مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.
منبع: خبرگزاری کتاب ایران